لابد میدانید برای اینکه یک قهرمان شوید، تنها کافی است خود خودتان باشید. همینکه از پس مشکلات ریز و درشت برمیآیید یعنی شما قهرمان هستید، قهرمانی که در سفر زندگی، چالشها و دشواریها را از سر میگذراند و در نهایت با دیدی متفاوت به خانۀ امن خود بازمیگردد. در این مطلب میخواهم دربارۀ سفر قهرمان بگویم؛ سفری پر سابقه در طول حماسهها و داستانهای کهن.
شناخت این سفر شاید همان کلیدی باشد که درهای خلاقیت را در بازاریابی محتوایی به رویمان باز میکند. در بازاریابی محتوایی مدام درگیر قصهگویی هستیم و با شناخت بهتر این سفر، میتوانیم شخصیتهای زندهتر و روایتی پرکششتر خلق کنیم.
قهرمان ما، مخاطبان و مشتریانی هستند که در سفر خرید و انتخاب دچار مشکلی شدهاند یا اساساً به چالش یا دشواریای برخورد کردهاند. آنها به همراه و راهنمایی نیاز دارند که بتواند به بهترین روش راهنماییشان کند و در مسیر رسیدن به امنیت قبلی کمک کند. این استاد و راهنما کیست؟
بگذارید از کمی پیشتر شروع کنم. بیایید سفر قهرمان را با هم بشناسیم تا بهتر نقش خود و دیگران را تشخیص دهیم و بهتر عمل کنیم.
شروع سفر قهرمان
اول بار جوزف کمبل در دهۀ ۱۹۴۰ به اصول و مبانی اسطورهای و کهنالگویی در تمام حماسهها، داستانها و افسانهها اشاره کرد. کتاب قهرمان هزار چهرۀ او توضیح و معرفی همین الگوست. کمبل الگویی را نشان داد که ژرفساخت اسطورهای مشترک میان حماسههای ایرانی، افسانههای اسکاتلندی، تراژدیهای یونانی، اپرای آلمانی و حتی علمیتخیلیهای آمریکایی را نشان میدهد.
کریستوفر ووگلر در کتاب سفر نویسنده یک گام جلوتر میرود و پروژۀ کمبل را در عرصۀ نوشتن فیلمنامهنویسی ادامه میدهد. او کارش را بر اساس «قهرمان» بسط و پرورش میدهد و از آن برای تحلیل پلات و تحول شخصیت در داستان استفاده میکند.
روششناسی ووگلر ساده اما کارآمد است. این روش بسیار منسجم، علمی، جذاب و برانگیزاننده است؛ به نحوی که خود فرآیند نوشتن را به سفری ماجراجویانه و پر کشش تبدیل میکند.
هفت کهن الگوی سفر قهرمان
ووگلر سفر را به هفت کهنالگو و دوازده مرحله تقسیم میکند. هفت کهنالگویی که او ارائه میکند عبارتاند از:
قهرمان یا پروتاگونیست که ما سفر را بهواسطۀ او تجربه میکنیم.
استاد که به قهرمان کمک میکند و انگیزۀ لازم برای او ایجاد میکند.
نگهبان آستانه که علاوه بر مأموریت حفظ و مراقبت، قهرمان را در بوتۀ آزمایش قرار میدهد تا به میزان تعهدش پی ببرد.
منادی که در طول سفر میتواند هرلحظه ظاهر شود؛ اما غالباً در ابتدای سفر ظاهر میشود تا قهرمان را به ماجراجویی دعوت کند.
متلون که با نقابش قهرمان را گمراه میکند.
سایه که معرف تاریکترین و ژرفترین سویۀ امیال ماست.
دغلباز که با خنده و لودگی سعی دارد تا قهرمان را متوجه پوچی و بیمعنایی موجود در واقعیت کند.
۱۲ مرحلۀ سفر قهرمان
قهرمان در این سفر دوازده مرحله را پشت سر میگذارد:
۱. دنیای عادی: خانه و مأمن قهرمانی، جایی که در آن احساس آرامش و آسودگی میکند؛
۲. دعوت به ماجرا: آسایش و امنیت دنیای قهرمان، او را در برابر مسئولیتی خطیر قرار میدهد؛
۳. رد دعوت: قهرمان در ابتدا به خاطر ترس و ناامنی سفر، از پذیرش آن سرباز میزند؛
۴. ملاقات با استاد: قهرمان با استاد یا پیر دنیا ملاقات میکند تا به اطمینان و اعتماد برسد و راهحلی پیدا کند؛
۵. عبور از نخستین آستانه: قهرمان سرانجام میپذیرد که به سفر برود؛
۶. آزمونها، متحدان، دشمنان: برای عبور از آستانه، قهرمان با دوستان، دشمنان وآزمونهای مختلفی مواجه میشود؛
۷. راهیابی به ژرفترین غار: قهرمان باید آمادگی و امکانات لازم را برای گذر از سختترین مرحلۀ سفر را داشته باشد؛
۸. آزمایش: جایی که قهرمان با ترسناکترین چالشها چون مرگ قرار میگیرد؛
۹. پاداش: او بر چالشها (مثل مرگ) غلبه میکند و آن را شکست میدهد؛
۱۰. مسیر بازگشت: قهرمان سفر خود را کامل میکند و راه بازگشت به خانه را پیش میگیرد.
۱۱. تجدید حیات: قهرمان دشوارترین مشکلات را پشت سر گذاشته؛ گویی میخواهد از نو متولد شود، رستاخیز اوست.
۱۲. بازگشت با اکسیر: واپسین پاداشی که قهرمان به دست میآورد، تولد دوبارۀ او. قهرمان دیگر تطهیر شده است و حق بازگشت به خانه را دارد.
چطور با سفر قهرمان محبوب قلبها شوید؟
سفر قهرمان، چارچوبی کلی و شماتیک است که باید با جزئیات و غافلگیریهای هر داستان پر شود. در نظر داشته باشید، ساختار به هیچعنوان نباید توجه را به خود جلب کند، بهعلاوه لازم نیست مو به مو تکرار شود. ترتیبی که گفتم، فقط یکی از چندین شکل ممکن است. پس مراحل را میتوان حذف، اضافه یا کاملاً جابهجا کرد بی آنکه از قدرتشان کم شود.
دونالد میلر نویسندۀ کتاب هر برند یک قصه است از همین الگو برای شرح سفر مشتری و نقش برندها استفاده کرده است. او مراحل را به هفت مرحله تقلیل داده است و سفر پرماجرای مشتری و واکنشهای ضروری برند را بهخوبی شرح میدهد.
همانطور که میلر نیز بیان کرده است، قهرمان ما مشتری است. او با مشکلی برخورد کرده یا نیازی دارد که باید رفع شود. در این مرحله راهنما یا پیر دانا (استاد) وارد میشود و با دستورالعملهایی او را در مسیر پیشرفت و حلشدن مشکل پیش میبرد. برندها و شرکتها همان راهنماها هستند که در سفر مشتری او را همراهی میکنند. برندها هیچگاه نباید خود را به عنوان قهرمان معرفی کنند.
در نهایت اینکه برای روایت قصۀ برند یا بازاریابی محتوایی مؤثرتر، میتوان از الگوی سفر قهرمان استفاده کرد، روشی که با بررسی دقیقتر خواهید دید بسیاری از تبلیغات، محتواها، فیلمها بر اساس آن ساخته شدهاند.
اگر میخواهید دورنمای کاملتری از سفر قهرمان در فیلمنامهنویسی و نویسندگی پیدا کنید، سند زیر را دانلود کنید:
منبع:
ووگلر، کریستوفر (۱۳۹۸)، سفر نویسنده، ترجمۀ محمد گذرآبادی، تهران: انتشارات مینوی خرد
کمبل، جوزف (۱۳۹۹)، قهرمان هزار چهره، ترجمۀ شادی خسروپناه، تهران: گل آفتاب
میلر، دانلد (۱۳۹۸)، هر برند یک قصه است، ترجمۀ رسول بابایی، تهران: نشر اطراف